حرف های کودکانه

رد پای یک غایب

حرف های کودکانه

رد پای یک غایب

روزی ازحقیقت های ما افسانه می سازند ...

همین عقلی که با سنگ حقیقت خانه می سازد 
 

زمانی از حقیقت های ما افسانه می سازد

سر مغرور من! با میل دل باید کنار آمد 
 

که عاقل آن کسی باشد که با دیوانه می سازد

مرنج از بیش و کم ، چشم از شراب این و آن بردار 
 

که این ساقی به قدر "تشنگی" پیمانه می سازد

مپرس از من چرا در پیله ی مهر تو محبوسم
 

که عشق از پیله های مرده هم پروانه می سازد

به من گفت ای بیایان گرد غربت! کیستی ؟ گفتم :
 

پرستویی که هر جا می نشیند لانه می سازد

 مگو شرط دوام دوستی دوری ست٬ باور کن

  همین یک اشتباه از آشنا بیگانه می سازد 


نظرات 2 + ارسال نظر
رضا جمعه 21 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 02:05 http://www.imagesalbum.blogsky.com



سلام
وبلاگ زیبایی داری امیدوارم موفق باشی
من هم تازگیا یه وبلاگ باز کردم
خوشحال میشم یه سر بزنی و نظرتو بگی
البته اگه دوست داشتی میتونیم تبادل لینک کنیم.

نازنین دوشنبه 1 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 23:22

بسیار عالی

غزل های استاد فاضل نظری فوق العاده هستند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد