حرف های کودکانه

رد پای یک غایب

حرف های کودکانه

رد پای یک غایب

سخنان بی پایان

بازگشتم تا بگویم  باشید عامیون دلنواز این دشت خونین که مارا بس است عاشقی که ما را بس است زندگی  در این دیار خاکی زخود مردگی و افسار گسیختگی  جمعی مجنون که نبیت خواستار اعدام خویشتن را دارندچگونه گویم حلقه گمشده خود را کاین جوار ملین زبان بیچاره دارد و چشمانی مظلومانه ز خود به خود عاشقی را در دل افکار سلسال خویش سپردم که به تو گویم آری به توی گویم این کلبه خاکی که ملجا تو عالی تر از این پستی های کنونی است به تو گویم افکار خود را بشوی و ببر ز حق خود نوای دلداگی که من نیز با تو معیت اثناس حق در خور تو را پندارم که نوای حق در لبان تو جاری است و احکام حق در دستان توست

نظرات 1 + ارسال نظر
یک نفر جمعه 20 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 21:29 http://mihanshared.com

خیلی وقت بود از این مطالب نخونده بودم ، تشکر. راستی من همیشه فایل هایم رو در سایت زیر اپلود می کنم ، امکان پوشه بندی و ... هم می ده و فضای نامحدود آپلود هم می دهد ، اگر دوست داشتی برو یک نگاهی بهش بکن : http://mihanshared.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد