حرف های کودکانه

رد پای یک غایب

حرف های کودکانه

رد پای یک غایب

عشق

به نام خدای یگانگی

به نام خدایم

و به نام مخلوقان منشا سرشت

ز کوی دلداگی و افسار دوگانی، همجوار عشاقانی بگردیم که جان طالب باشند و نام رسوائی، توفیری نباشد بین من که مطلح سرشت روزگارم باشم و اوی دوگانه دوست. هر دو مسلخ گونه به یک دیار، سنائی می سپارند و جانان خوش در این دیار پاک می گسترانند. توفیری نپندارم که چگونه و  به چه، اینگونه باید و بایست، اهم جوار دلداگی بی آنکه تلمس بوی گردد، مفعول باشم.

در این دیار فانی که هر کس مطلبی پندارد و مصلحی انگارد، جستجوی انسان سنائی به تمثال گشتن موی سپید پیر محاسن این روزگار گردد .هر کس و هرچیز آفرینش اوی باشد و اجبار اختیار گونه ابول البشر ،طعم انفصال، طعم انزجار و طرب دوحول کوهیان به چاشات ما خورانند و کثرت نوازش و تلمس افکار باطن،ما را اینگونه باید و شاید.

مخلص بباشد حق حوریان کتیبه، این دنیای اخوان گونه که نه ما اینگونه شاید و نه بستر سپاری اینگونه باید. مخلص حق است و حق گویی ،در جوار سرور به حق رویی ،نی برای این و آن  به تمثال مفتول افکار شویی...

ساقیا، بوی طرب و خوش نوازی حوریان باید

 نی برای مردم عام، درس از عارفی و سنائی یاید

چه گویم که تنگ است زندگی در این کلبه ی ما

 ساقیا، دوست و جان سپاری مدح افکار ما باید

نتوانم ز حق و حقیقت اینگونه با نام تو گویم

 کاین همجواری، خضاب و تطیر محاسن اوی باید

عاشقانه نام تو را زحق  و حقیقت ،سنائی گویم

 که مرا رسوائی و جنون دوست شایسته باید

عسلویه- فاز های 15 و 16

8-خرداد-1391

ساعت 11:10 صبح

 

نظرات 2 + ارسال نظر
تکتم چهارشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 22:35

سلام
اشعار زیبایی بودن .و البته از لحاظ محتوا یه جورایی سنگین.
فقط یه سوال:
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟چرا تاریخ سروده شدن این شعر که البته زیبا هم بود یه روز بعد از انتشارشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

علیرضا بیات چهارشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 19:12

سلام استاد عزیزم
وقتی ادرس وبلاگتون رو پیدا کردم و باز کردم
خیلی حس قشنگی به من دست یافت
ادم رو اروم می کنه

مرسی از زحماتتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد