حرف های کودکانه

رد پای یک غایب

حرف های کودکانه

رد پای یک غایب

ساربان!

ساربان! گر توئی مرا عرش باشد و فرشی نیست

صاحبم، گر توئی مرا تاج باشد و غلامی نیست

ساربان! آهسته رو آرام جانی خواهم ازت

زین چهره بی رو، نای و وصال زاندوه نیست

ساربان! گرتو نیستی مرا لطمه به وصال ا م ازت

طالبم، گر توئی مرا زین غم دیگر باکی نیست

ساربان! ایمان و جانی ز من بستان و برو

کاین کلام قاصر، ارزش کمال تو نیست

ساربان! مرا تیمار اندوه باشد، غمی

التیام زخم، مرهمی جز تو نباشد و نیست

ساربان! اشتر سوارم ، آهسته رو

 زین کلام کهنه، غم و اندوه و چاره نیست

ساربان! انگشت نمایم، چاره کن

بهلول چو بهلول گشت، دیوانه نیست

ساربان! صدایم زین کلام خسته آواره کن

شیرینی فرهاد، معشوق و دلداده نیست

ساربان! خاصمم، اجر این بیچاره کن

فردوس برین، پاداش هجاره نیست

ساربان! ستمکار و لطف دیده ام ازت

مرا شاد باشد، اندوه عذاب، دوری نیست

ساربان! آهسته رو آرامی جانی خواهم ازت

صامتم، نای و توان در من نشانی نیست

ساربان! اشتر سوارم! چاره کن

پایان راه مختوم به خاکم، ملالی نیست

ساربان! آهسته رو،شرمسارم ازت 

مرا باشد غم وصال و اندوه و گریست

نظرات 1 + ارسال نظر
انار دوشنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 09:27 http://www.anaarak.blogfa.com

به نام او....
و آرام و قراری زیباتر از دیدن روی معشوق حقیقی نیست....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد