سلام عارف من،حاکم من،صاحب من!
دنیای عجیبی است یکی ناله از تواضع زند و یکی دم از جهالت!
یکی بی اعتناست و التفاتی نکند و یکی دمادم در پی جماعت!
یکی زند نون دیگری و یکی آرزوی لقمه در دل دارد!
یکی عاشق است و دیگر معشوق توجهی ندارد !
یکی در پی رضایت و یکی در پی زمامت!
صاحب من گریانم گریان از تنهایی و تواضع تو! خدایم چقدر غریبی روی زمین چقدر تنهایی در این ضمیر. دوست دارم هارو لایقی خداجون تو بزرگی و ما کوچک تو حاکمی و ما نادان تو بخشنده و ما بی گذشت خداجون هرچه اوصاف داری ،بینی خلاف آن در این دیار عجب نباشد که فرزندان قابیلی بینی...