گفتم زکــــــوی مستی هرآنچه باشد حاضرم
گفتا زملـــک هستی هرآنچه باشد نـــــــاظرم
گفتم از مستی و راستی هرچه آید خوشاید
گفتا تعجیل مکن ای دوست هرتفعل کنی خوب آید
گفتا کیست لیلی ات که هر چه زنی زاو زنی
گفتم صنـــــم تویی(خدا)که بد کنم زائل کنی