حرف های کودکانه

رد پای یک غایب

حرف های کودکانه

رد پای یک غایب

معبود

گر برون کنی من را زدری         

آیم از سمت و سوی دگری

شاه و پادشاه هستم در جهان      

که دارم لقب بنده خدای و مظهری

سیر کردم در جهان با تمام الم   

که شاید باشد برای من روز دیگری

اهتمام رفتن دیدم در چشمان خود  

عزم و اراده کردم به شیوه رندی وبهتری

زخود برون رفتم و سوق دادم اعجار را     

که باشد صاحب و خالق و دلبری

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد