این گذری بر خلق درون است وصیتی برای آینده برون است.یک انسان بیست و اندی ساله براستی چه می تواند داشته باشد برای نواختن طبل اظهار بندگی و بلاغت. آوازها را با دل و جان خواندیم که شاید یافتیم قطعه ای از نوای بهشتی اما نیافتیم جزء صدق گفتار علی(ع) که دنیا را به پستی آب دهان بز دیدیم. این دنیای پر هیا وهو، دنیای گفتار و تهی از کردار، دنیای تزویر و ریا و از آن سو دنیای خوشی و سرمستی، دنیای بندگی حسین و پس زنی هستی، چیزی نداشت جزء دو انسان مغایر یکی بنده و یکی مدعی عبدی. یکی بنده بود و سعی بر تکامل و صعود کرد و آن یک بی هیچ تلاش و سختی بر تخت پادشاهی بنشست.